پدرام جونمپدرام جونم، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره
هم پیمانی من و باباهم پیمانی من و بابا، تا این لحظه: 20 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره

پدرام فینگیل

عینک زدن نفس مامان

قربون اون چشمهای نازت بشم عزیزترینم.   متعصفانه بردمت دکتر و گفت چشمات خیلی ضعیف شده   فکرشم نمیکردم بهت عینک بده ولی گفت باید  عینک بزنی تا خوب بشی     دو تا دکتر فوق تخصص بردمت هر دو یه نظر و داشتن.   کلی گریه کردم و دلم گرفت.صورتت با عینک واقعا     معصومانه تر از قبل شده.عاشقتم.هر روز دعا میکنم تا خیلی زود خوب بشی           این روزهای گل پسری عزیزم این روزها حسابی شیطون شدی.همش در حال بازی هستی   به ماشین بزرگت میگی ماشین عروس.انقدر هم ترسو شدی به هر...
14 مهر 1394

بای بای پوشک.............

11مهر   در سن نوزده ماه و دوازده روزگی     بای بای پوشک       شیرینم دقیقا روزی که از مشهد برگشتیم اومدیم خونه مامان جون   دیگه پوشک نکردیمت فقط روز اول چند بار تو شلوارت جیش کردی   از روز بعد حتی یه قطره هم تو شلوارت جیش نکردی   قربون پسر باهوشم بشم که انقدر زود فهمیدی بری دستشویی   البته هر نیم ساعت به همراه مامان جون تو دستشویی هستی       ...
11 مهر 1394

عکس های مشهد گل پسری........

دومین  سالگرد بابایی اماده شدی بری رستوران   اونجا حسابی شیطونی کردی هر کی دیدت ازت  تعریف  میکردش     تمامی عکسای این مدت مشهد تو گذاشتم تو ادامه مطلب     اولین باری که مامانی تو رو دیده از نزدیک       اینجام اومدیم بابا قدرت         اولین باری که دست به سینه نشستی   ...
10 مهر 1394
1